سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 6203

  بازدید امروز : 1

  بازدید دیروز : 3

به یاد ماندنی ها

 
مردم از خدا بترسید که چه بسیار آرزومند که به آرزوى خود نرسید ، و سازنده‏اى که در ساخته خویش نیارمید ، و گردآورنده‏اى که به زودى گردآورده‏ها را رها خواهد کرد و بود که آن را از راه ناروا فراهم آورد ، و حقى که به مستحقش نرساند ، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند . با گرانى بار بزه ، باز گردید ، و با پشیمانى و دریغ نزد پروردگار خود رسید . « این جهان و آن جهان زیانبار ، و این است زیان آشکار . » [نهج البلاغه]
 
نویسنده: طوفان ::: سه شنبه 87/10/10::: ساعت 12:45 عصر

سلام!

حیفم اومد اینو براتون تعریف نکنم.

ما رفته بودیم اصفهان و مامان بابام رفته بودند واسه یکی از دوستاشون هدیه بخرن.خواهرم برای این که جریمه نشیم رفته بود تیریپ پشت فرمون گرفته بود که یه دفعه یه آقایی اومد و گفت:خانوم میشه یه خرده برین جلوتر می خوایم ماشین رو جابجا کنیم. خواهرم هم گفت:ببخشید من بلد نیستم!!!طرف گفت:خب خلاص کن من هل بدم. باز این خواهرم گفت:ببخشید بلد نیستم!!!آقای گفت:آخه تو چه جور راننده ای هستی!ولی خواهرم بازم می گفت که بلد نیست.تو این اوضاع من داشتم از خنده میمردم.بالاخره اون یارو آموزش خلاص کردن داد و کارش درست شد و رفت.بعد طرف دوم اومد گفت:ببخشید خانم میشه یه خرده ماشینو جابجا کنین!خواهرم هم گفت:آره فقط باید هلش بدین!طرف منگ مونده بود دیگه از خنده نمی تونستم سر جام بشینم.طرف وقتی به خودش اومد گفت:باشه. اینا شروع کردن هل دادن و ما خندیدن.

میگم خدا رو شکر که مامان بابا اومدن وگرنه ما تا نیم ساعت دیگه اون سر خیابون بودیم. 


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


به یاد ماندنی ها

طوفان
دختری هستم که هدف های بی شمارش را در زندگی در کنار مادر و پدر مهربان وخواهری که برایش همچون مادر دیگری است می گذراند.
 

حضور و غیاب

 

بایگانی

 

اشتراک